خداوند همه ی ما را دوست دارد و درک می کند ،
منظورم از ما ، من و توست ...
مهربانی او همه را کفایت می کند ،
از پیر و جوان گرفته ،
تا افراد تنها و ناتوان ،
از تند خویان تا متکبران ...
عشق او حد و مرزی نمی شناسد ،
پس هرگز گمان مکن که مورد رحمت او واقع نمی شوی ؛
مهم نیست که چه کسی هستی یا چه شغلی داری ،
نام تو نیز در فهرست خداست ...
مهم نیست که چه گذشته ای داشته ای ،
به خدا اعتماد کن تا حقیقت این کلمات را دریابی ؛
به سختی کارت فکر نکن فقط آنرا در دست خدا بگذار ،
زیرا آن زمان که همه رهایت می کنند هنوز در آغوش او هستی ؛
خدا هنوز هم دوستمان دارد ،
از آغاز جهان شیفته مان بوده ،
و همیشه هم خواهد بود ...!
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 2:35 عصر ] [ مهدیه ]
دل آدم ها به انـــدازه ی حـــرفشون بزرگ نیـــست ..
ولی حرفی که از تـــه دل باشـــه می تـــونه آدم بـــزرگی بـــسازه...
پس از تــــــه دلــــــم میـــگم: دوســـت دارم...
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 2:10 عصر ] [ مهدیه ]
آهای آدما ، پاسخ دوستت دارم ، مرسی نیست !
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 2:0 عصر ] [ مهدیه ]
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 1:46 عصر ] [ مهدیه ]
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 1:44 عصر ] [ مهدیه ]
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 1:34 عصر ] [ مهدیه ]
می خواهم بدهم دنیا را برایم تنگ کنند
به اندازه ی آغوش تو
تا وقتی به آغوشت می رسم
بدانم همه ی دنیا از آن من است
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 1:15 عصر ] [ مهدیه ]
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 1:4 عصر ] [ مهدیه ]
باز باران میبارد.......
باد میرقصد در میان علفزارها....
پنجره را میشوید باران......
دیگر آسمان هم غرش میکند....
از دست تو عصبانیست...
از غرور له شده ی من....
احساس دیوانه وار من.....
قلب ترک خورده ی من.....
و تردید تو.....
اشکهای من ....
باز دوباره میبارد آسمان.......
تا تسلایی باشد بر دل من!
.
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 11:45 صبح ] [ مهدیه ]
نمیدانم چرا بدون تو روز به روز کوچک و کوچک تر میشوم
تنهایی
بدون تو
شعله های عشق را فروزان تر میکند
احساس میکنم شمع شده ام
.
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 11:20 صبح ] [ مهدیه ]